کد خبر: ۲۶۰۳۴۷
تاریخ انتشار: ۲۰ آذر ۱۳۹۷ - ۱۰:۱۴
حتی اگر شیر پاستوریزه 300 تومان هم کاهش پیدا کند، بازهم مشکل فقط این گرانی نیست. مشکل اقتصاد ما، ناهمگونی هزینه و خرجمان است؛ مساله پرداخت‌هایی به شهروندان ایرانی است که پاسخگوی نیازهای اولیه یک زندگی ساده و آرام هم نیست: دستمزدهای پایین و حقوقی که کفاف حداقل‌های زندگی را نمی‌دهد، تنها یکی از چندین عوامل استرس به ما مردم ساکن ایران است. بر این ساکن بودن تاکید می‌کنم، چون که خیلی از ایرانیان مقیم خارج از کشور، از عشق به وطن صحبت می‌کنند، اما در عمل حاضر نیستند همگام با مردم ایران، شدیدترین فشارهای اقتصادی و روحی را تحمل نمایند.

فشار روحی گاهی ده‌ها برابر بیشتر از فشار اقتصادی، با روان مردم بازی می‌کند: وقتی عملاً در فروشگاه، ناتوانی پدرم در خریدهای مورد نیاز خانواده را می‌بینم، انقدر خجالت می‌کشم که آرزو می‌کنم کاش در این دنیا نبودم. باور کنید شرمنده بودن مرد یک خانواده جلوی همسرش خیلی درد دارد: وقتی مردی مجبور است از تلفن همراه همسرش استفاده کند (چون همراهش به خاطر عدم پرداخت حقوق به موقع حتی شارژ یک دقیقه تماس را ندارد!)، این یعنی شکستن غرور وی.

جوانی صحبت می‌کرد که:"... در رستوران که 28سالم شد و هنوز یک کارگر ساده در اینجا هستم ... چرا فکری برای ما جوانان نمی‌کنند؟" خالی بودن و فقیر شدن خانوارهای ایرانی، زنگ خطری برای بسیاری از آسیب‌های دیگر است که اتفاق افتاده و اتفاق می‌افتد. ما نمی‌توانیم ببینیم فشار اقتصادی همه نوع آسیبی به ارکانمان وارد کند و فکر کنیم هیچ اتفاقی نیفتاده است.

مشکل نه گرانی شیر است و نه کاهش چند تومان اضافه‌هزینه‌های برخی محصولات: مشکل اقتصاد ملی ما ایرانیان، عدم ساختاهای درست و برنامه‌ریزی‌های غلط برای بهبود مسائل است. تا مشکل را درست نشناسیم، این تخفیف‌ها و تعدیل‌های قیمت و هزینه‌های زندگی، تنها یک مُسکنِ آرامش‌بخش و موقتی است: اقتصاد با مُسکن درمان نمی‌شود.


















الف
نام:
ایمیل:
* نظر:
جدیدترین اخبار