کد خبر: ۹۸۴۰۲
تاریخ انتشار: ۰۵ آذر ۱۳۹۳ - ۰۹:۳۶
لایک‌ها برای تصاویری که از لابه لای موهای آقای جلویی برداشته شده و نشان می‌دهد که خود آقای جلویی و آقای جلوتری و خانم جلوجلو تری هم هر کدام گوشی‌ها را بالا برده‌اند و سخت مشغول فیلمبرداری‌اند. انگار هیچ‌کس با آنچه مقابلش درحال رخ دادن است ارتباطی برقرار نکرده و هیچ‌یک از حاضران، ماجرا را مستقیم با چشم‌های خودش نمی‌بیند.
به گزارش ملیت به نقل از ایران، همه زل زده‌اند به صفحه گوشی هایشان و تصاویری را فقط از دریچه دوربین گوشی تلفن همراهشان می‌بینند. همان تصاویری که قرار است به دیگران هم نشان دهند و بگویند «بله، ما هم هستیم». حتماً جایزه‌اش هم می‌شود به به و چه چه لایکی. تصاویری که با گوشی‌ها برداشته می‌شوند تا دست به دست شوند همیشه هم از یک ماجرای عمومی و آشکار نیستند. گاهی وقت‌ها دوربین‌ها پا را از گلیمشان دراز‌تر می‌کنند و از حریم خصوصی دیگران رد می‌شوند.

 پدیده‌ای تلخ که فراگیر شدنش بسیاری را نگران کرده و برایش دنبال راه چاره هستند. راه چاره‌ای مانند آنچه دکتر کامبیز نوروزی حقوقدان و وکیل پایه یک دادگستری در صفحه شخصی فیسبوکش آن را مطرح می‌کند، برای مبارزه با عملی که مصداق بارز تجاوز به حریم خصوصی افراد است: <بعضی فیلم‌ها لحظات پایانی زندگی را نشان می‌دهند. بعضی هم در اتاق‌های عمل از عمل جراحی بیمار بی‌خبر گرفته شده‌اند. اتاق‌های بیماران در بیمارستان‌ها کاملاً حریم خصوصی‌اند. علاوه بر این چهره و صدای بیماران هم حریم خصوصی آنهاست. خصوصاً شرایط نامعمول بیمار باعث می‌شود این نوع فیلمبرداری‌ها از جهت نقض حریم خصوصی بسیار غیراخلاقی‌تر شوند. فناوری‌های نوین اطلاعات را نباید وسیله‌ای برای نقض حریم خصوصی اشخاص و تجاوز به آن قرار داد و شاید کسانی که شروع به چنین رفتارهایی می‌کنند از زشتی کار خود آگاه نباشند.» اما راه‌حل پیشنهادی برای ترویج قباحت و زشتی تجاوز به حریم خصوصی دیگران این است که این فیلم‌ها به صورت گسترده تقبیح شوند: «این کاری است که همه می‌توانند انجام دهند. هم از بازنشر فیلم‌ها خودداری کنند و هم ناشران و هم بینندگان را
تقبیح کنند.»

اما چه شد که تکنولوژی در چند سال اخیر رسالت اصلی خود را گم کرده و به خدمت گوشی به دست‌هایی درآمده که حریم و غیر حریم نمی‌شناسند.

دکتر علی گرانمایه‌پور استاد علوم ارتباطات، این موضوع را از چند جهت مورد بررسی قرار می‌دهد: «نزدیک 10 سالی می‌شود که گجت‌ها جای خودشان را بین مردم ایران پیدا کرده‌اند و استفاده مردم از تجهیزات ارتباطی رو به رشد است. از طرفی تکنولوژی‌ها هم رو به پیشرفت هستند مثلاً گوشی‌های تلفن همراه تا چندی پیش قابلیت بالایی نداشتند و نهایت استفاده مصرف‌کنندگان در ارسال اس‌ام اس و مکالمه بود، اما در حال حاضر گوشی‌ها بسیار پیشرفته شدند. بویژه گوشی‌های نسل سوم و چهارم که قابلیت‌های زیادی دارند. فیلمبرداری، ‌عکسبرداری و... به موازات این پیشرفت‌های تکنولوژی، استفاده از شبکه‌های اجتماعی بویژه شبکه‌های تلفن همراه مثل وایبر و واتس اپ و تانگو هم گسترش یافتند و تقریباً مورد استفاده اکثر افراد جامعه هستند تا جایی که افراد مشهور مثل هنرپیشه‌ها و خواننده‌ها را هم به استفاده از خود ترغیب کرده‌اند. همه این‌ها تا اینجا امری عادی است و این پیشرفت‌ها در همه جوامع صورت گرفته اما مشکل از آنجا شروع می‌شود که فیلمبرداری و عکسبرداری از «هر» حادثه‌ای تبدیل می‌شود به یکی از سرگرمی‌های رایج در بین مردم. از زد و خورد خیابانی وصحنه یک تصادف فجیع گرفته تا لحظه مرگ و جان دادن یک خواننده.»

 تکنولوژی منهای اصول اخلاقی

پدیده‌هایی هستند که استثنایی‌اند و ذاتاً جذابیت دارند و برداشتن عکس و فیلم از آنها کاملاً طبیعی است و جالب اما وقتی این موضوع در بین مردم جامعه به یک عادت رایج تبدیل می‌شود بسی جای تأمل و نگرانی دارد چراکه حریم خصوصی دیگران زیر پا گذاشته می‌شود و دیگر هیچ مرزی برای مسائل شخصی دیگران وجود ندارد. در ماشینتان نشسته‌اید و بدون آنکه بدانید یک نفر از شما فیلم می‌گیرد. از حالت‌ها و حرکاتتان یا از مکالمه خصوصی تان با شخصی دیگر.

به گفته دکتر گرانمایه‌پور بر طبق آمار رسمی در اتحادیه اروپا بیش از 450 میلیون نفر کاربر تلفن همراه وجود دارد و تعداد آنها بسیار بیشتر از کاربران ماست. حالا تصور کنید چنین جمعیتی بخواهند مدام حریم‌های خصوصی را رد کنند و از همه چیز عکس و فیلم تهیه کنند، فاجعه رخ می‌دهد. پس دلیل این مسأله در بین افراد جامعه ما این است که ما تکنولوژی را به دست آورده‌ایم اما رعایت اصول اخلاقی را فرا نگرفته‌ایم: <جوامع شرقی و در حال توسعه به شکل عمده استفاده‌کننده هستند و به دلیل عجله‌ای که در استفاده و عقب نماندن از جوامع پیشرفته دارند قبل از استفاده هیچ آموزشی نمی‌بینند. توزیع‌کنندگان فقط می‌خواهند تا می‌توانند بفروشند و مصرف‌کننده‌ها هم تا می‌توانند استفاده کنند. تا به حال شده که در همه تبلیغات سیم کارت و آگهی‌های گوشی تلفن همراه یک کلیپ یا بنر آموزشی باشد و آداب استفاده از آن وسیله به مردم یاد داده شود؟ خیر. چراکه وارد‌کننده همواره تفکر بازاری و درآمدی دارد و به چیز دیگری نمی‌اندیشد.»

 خبرنگار شهروندی حد و مرزی دارد؟

عده‌ای هستند که با این حرف‌ها مخالفند و این کار‌ها را در حیطه خبرنگار شهروندی می‌دانند اما به اعتقاد این استاد ارتباطات، عده‌ای که این نظر را دارند بهتر است بدانند خبرنگار شهروندی یعنی پرداختن به حوادث و رویدادهایی که از چشم دورمانده نه بر ملأ کردن حریم شخصی دیگران.
البته خیلی وقت‌ها هم اتفاقی جلوی چشم همگان رخ داده اما خبرنگار شهروندی چنان مشغول برداشتن فیلم وعکس بوده‌ که یکی پیدا نشده محض رضای خدا به یاری حادثه دیدگان بشتابد یا با اورژانس و آتش‌نشانی تماسی بگیرد اما این ماجرا جامعه را به کدام سمت و سو می‌برد؟
آنطور که دکتر گرانمایه‌پور می‌گوید: این موضع به از هم گسستگی جامعه منجر خواهد شد؛ چرا که هر چه ورود افراد به حریم‌های خصوصی یکدیگر بیشتر شود یا با عادت‌های جمعی غلطی که دارند بیشتر خسارت‌های جبران ناپذیر به بار آورند بیشتر از هم فاصله می‌گیرند و از هم دور می‌شوند.

مثلاً من به عنوان یک استاد وقتی نمی‌دانم وقت درس دادن چه کسانی یواشکی مشغول ضبط صدا هستند دیگر نمی‌توانم راحت با دانشجوهایم ارتباط برقرار کنم و از گفتن خیلی از حرف‌های خودمانی امتناع می‌کنم چون حریم خصوصی من در حال تهدید است. این یعنی فاصله افتادن و شکاف بین آدم‌های جامعه.

این موضوع در جلسات محرمانه و خصوصی هم صدق می‌کند. از قرار گرفتن فایل‌های صوتی محافل سیاسی روی سایت‌ها گرفته تا محافل و میهمانی‌های خصوصی.

 نام این پدیده را اپیدمی، سندروم، آنومی یا هر چه بگذاریم بر می‌گردد به روحیه تجسس و کنجکاوی افراد یک جامعه که گاهی از حد فراتر می‌رود و به فضولی تبدیل می‌شود.

  سلفی با میت!

اما استفاده از قابلیت عکسبرداری و فیلمبرداری تلفن همراه‌ها تنها به خبرنگار شهروندی و فیلمبرداری از «هر» چه که در حال رخ دادن است محدود نمی‌شود. یکی از قابلیت‌های تازه کشف شده این گوشی‌ها که تب داغ آن در فیسبوک و اینستا گرام و دیگر شبکه‌های اجتماعی روز به روز فرا گیر‌تر می‌شود گرفتن عکس‌های سلفی است. عکس‌هایی درکنار فرد در حال مرگ یا حتی از زیر جنازه‌ای که یک سر تابوتش روی شانه‌های همان کسی است که دارد با تابوت سلفی می‌گیرد. سلفی‌هایی که معلوم نیست برای ثبت لحظه‌ها برداشته می‌شوند یا دلایل دیگری پشتشان است. دلایلی مانند کسب اعتبار مجازی و قلابی برای حضور در یک مکان خاص یا بودن با افراد خاص و کسب افتخارات مجازی.

دکتر محسن اکبرپور، ‌روانشناس اجتماعی درباره بروز این رفتارها می‌گوید: «گاهی سوق یافتن افراد به سوی یک ارزش واحد و مشترک به حدی مهم می‌شود که حتی ارزش‌های قبلی یک جامعه مثل آداب مراسم تشییع تحت‌الشعاع قرار می‌گیرد و دگرگون می‌شود.» حالا آن ارزش مشترک چیست که به خاطرش آداب زیر پا گذاشته می‌شوند؟

از نظر این روانشناس اجتماعی، ‌کسب افتخارات مجازی در حال حاضر برای عده‌ای به یکی از ابزارهای شناخت شخصیت افراد تبدیل شده و اگر تا چندی پیش ملاک‌های دیگری مثل فلان لباس برند و فلان رستوران مشهور و فلان ماشین یکی از ابزارهای ارضای شهوت خودنمایی برخی جوانان بود، الان اعلام حضور در برخی اماکن و مراسم خاص و داشتن عکس‌های متنوع از این مراسم و تشویق دوست‌های مجازی، ‌‌یکی دیگر از ابزارهای ارضای حس برتری‌جویی برخی از افراد است. در واقع این موضوع افراد را به سمت داشتن شخصیت‌های نمایشی پیش می‌برد. عشق گرفتن تأیید و تشویق دیگران جمعیت را گوشی به دست کرده. جمعیتی که هم می‌خورند و گوشی به دست ازهم خوردن دست جمعی خودشان فیلم می‌گیرند. فیلم‌هایی از پس کله آنکه یک قدم جلوتر در حال هم خوردن است. بی‌خودی وبی دلیل...
نام:
ایمیل:
* نظر: