کد خبر: ۹۰۹۶۲
تاریخ انتشار: ۲۰ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۲:۱۱
ایجاد و حفظ امنیت در یک کشور مطمئناَ یکی از ابتدایی ترین و مهمترین نیازهای ملت آن برای ادامه زندگی است. خوشبختانه کشور ما در مقایسه با سایر کشورهای منطقه از این نظر در بهترین شرایط قرار دارد. این امنیت و احساس امنیت حاصل خون شهدا و نتیجه تلاش شبانه روزی تمام اعضای نیروهای مسلح است. در سایه این بزرگ مردان امروز ما در آرامش کامل زندگی می کنیم و نباید فراموش کنیم که خواب راحت ما در سایه بیدار بودن و نگهبانی شبانه روزی هزاران سرباز در تمامی نقاط این مرزبوم است. قصد نگارنده نوشته به هیچ وجه ایراد بیان های احساسی و یا خدایی نکرده کوچک شماردن تلاش های تمامی زحمت کشان این عرصه نیست. اما متاسفانه امروز مشکلات بسیار زیادی در این زمینه وجود دارد که عدم توجه به آنان می تواند هزینه های اقتصادی و اجتماعی بسیار سنگین تر را در پی داشته باشد.

دنیای امروز با دنیای قرون گذشته تفاوت های اساسی دارد و کشورهایی که عاجز از این درک هستند محکوم به گذشته خواهند بود. امروزه با گسترش وحشتناک جهانی شدن دیگر برای تسخیر و استعمار نیازی به لشکر کشی نیست بلکه استعمار با نفوز اقصادی، فرهنگی و علمی تمامی منابع اجتماعی و اقتصادی کشورها را به تاراج می برند. دفاع از کشور در مقابل این هجمه ها بسیار سخت تر از جنگ های مرسوم قدیمی است و مهمترین عامل برای موفقیت در این دفاع نیروی انسانی کارکشته است.

الگوی کنونی نظام وظیفه براساس سیستم رضاخانی بنا شده که با نیاز های امروز کشور متناسب نیست. در هیچ یک از کشور های پیشرفته از یک چنین سیستم برای تامین سرباز استفاده نمی شود. برای مثال هیچ کشوری هزاران دلار برای تحصیل و اخذ درجه کارشناسی یک فرد هزینه نمی کند تا وی را دو سال به عنوان پلیس راهنمایی و رانندگی به کارگیرد. چرا که اولاً پلیس راهنمایی و رانندگی نیاز به تخصص و آموزش های مخصوص دارد و ثانیاً کار تخصصی یک فرد در رشته خود بسیار کاراتر است. طبق آمار اعلامی خروج هر فرد تحصیل کرده فوق لیسانس از کشور معادل یک میلیون دلار ضرر برای کشور است که بطور کلی این رقم به ۵۰ میلیارد دلار می رسد.

متاسفانه این دقیقا حکایت کشور ماست. مشکل از اینجا نشأت می گیرد که در سیستم کنونی نظام وظیفه جایگاهی متناسب با تخصص هر فرد وجود ندارد و ذاتاً این امکان پذیر نیست. در الگوی کنونی نیروی انسانی دارای کمترین ارزش می باشد و با توجه به کاهش تعداد سربازان تمامی افراد با هر درجه تحصیلی کارهای یکسان و بدون نیاز به تخصص انجام می دهند که برای حل این مشکل نیز نیروهای مسلح در تمامی ارگان ها اقدام به تنزل درجه های نظامی کرده است. افراد متخصص بسیار زیادی در پادگان ها وجود دارد که می توانند در جامعه خدمت های بسیار بیشتری را برای کشور کنند. به هدر دادن این سرمایه های انسانی قطعا هزینه های بسیار بیشتری را برای ما خواهد داشت.

به همین دلیل در کشورهایی که سربازی اجباری وجود دارد با افزایش سن و سطح تحصیلات مدت خدمت نیز به شدت کم می شود. به دلیل هزینه های ظاهری کمتر این نوع سربازگیری برخی مسئولین نیز سعی می کنند تا با افزایش خدمت سربازی استفاده بیشتری از این سربازان تحصیل کرده داشته باشد و ترجیح می دهند تا راننده سرویس شان دارای مدرک فوق لیسانس و یا دکترا باشد و البته این اصرار آنان بر خاطره سازی برای این جوانان از از این لحاظ کاملا قابل درک است. اما این ترجیح به ظاهر کم هزینه آنان ضربه های بسیار سنگین را به اقتصاد کلان کشور وارد می کند که در نهایت همه ما متضرر خواهیم شد.

نیروهای متخصص که پس از سال ها تلاش و هزینه به مرحله باروری رسیده در پست های بی ربط استفاده می شود تا دو سال وقفه بین بازار کار و تحصیل ایجاد شود. جذب نخبگان و نیروهای تحصیل کرده خارج از کشور نیز با سیستم کنونی امکان پذیر نیست چرا که اکثرا فاقد پایان خدمت هستند و بجز سفر سه ماه در سال اقامت آن ها ممکن نیست.

با توجه به عدم آموزش کامل و انجام وظیفه موقت دو ساله سربازان کارایی کل سیستم بسیار پائین است. متاسفانه تمامی قوانین اعلامی نیز یا بر ضرر سربازان وظیفه است و یا در غیر این صورت به کلی اجرا نمی شود. مانند افزایش حقوق سربازان وظیفه که با گذشت سال ها از تصویب اجرا نمی شود.

خدمت سربازی برای دفاع در مقابل تجاوز بیگانگان و حفظ کشور واقعاً خدمت مقدسی است که وظیفه همه ما با هر سن و سواد تحصیلی و ثروت است اما در شرایط صلح و وضع کنونی کشور، سیستم موجود منجر به مشکلات بسیار زیادی می شود و البته با در نظر گرفتن شرایط صلح سیستم کنونی از لحاظ شرعی نیز دارای برخی مشکلات است. در این میان گاهی برخی مسئولین دلسوز اظهار نظر هایی می کنند که باز متاسفانه به نتیجه ای نمی رسد. دید تنها نظامی به مسئله باعث فراموش شدن جنبه های اقتصادی و اجتماعی شده است که برای جامعه گران تمام می شود. توجیح نظامی وار این نوع خدمت سربازی نیز قادر به اقناع این قشر نیست. البته خدمت سربازی متفاوت فرزندان برخی مسئولین نیز مانع درک مشکلات موجود می شود.

بررسی دیگر مشکلات ناشی مانند افزایش تقاضای کاذب تحصیل، وضع نامناسب روحی، روانی سربازان و خودکشی، افزایش سن ازدواج و مشکلات سربازان متاهل، مهاجرت نخبگان، افراد تحصیل کرده و ثروتمندان، هزینه های بالا برای خانواده سربازان، که خود منجر به دیگر مشکلات اجتماعی می شود خارج از حوصله بحث است. اما عملا امکان تغییر سیستم نظام وظیفه بطور یک شبه امکان پذیر نیست و باید بطور تدریجی و در طول زمان اصلاحاتی انجام شود. فروش خدمت سربازی و استخدام دوره ای نیروهای پیمانی، کاهش وابستگی نیروهای تخصصی مانند کلانتری ها به سربازان وظیفه، بهینه سازی سیستم و حذف پست های غیر ضروری، گسترش عدالت و یکسان سازی نحوه خدمت همه نیروهای وظیفه، استفاده از تکنولوژی های به روز، جهت کاهش نیروی انسانی از جمله پیشنهاداتی است که می توان مورد بررسی قرار داد.

الف
برچسب ها: نظام وظیفه
نام:
ایمیل:
* نظر:
جدیدترین اخبار