کد خبر: ۸۵۷۹۰
تاریخ انتشار: ۳۰ تير ۱۳۹۳ - ۱۴:۴۳
روان‌شناسی بندی


می خواهم بگویم

فقر همه جا سر می کشد...

فقر، گرسنگی نیست، عریانی هم نیست...

فقر، چیزی را« نداشتن» است، ولی آن چیز پول نیست...طلا و غذا نیست...

فقر، همان گرد و خاکی است که بر کتاب های فروش نرفته ی یک کتابفروشی می نشیند...

فقر، تیغه های برنده ی ماشین بازیافت است ، که روزنامه های برگشتی را خُرد می کند...

فقر، کتیبه ی سه هزار ساله ای است که روی آن یادگاری نوشته اند...

فقر، پوست موزی است که از پنجره ی یک اتومبیل به خیابان انداخته می شود...

فقر، همه جا سرک می کشد...

فقر، شب را « بی غذا» سر کردن نیست...

فقر، روز را « بی اندیشه» سر کردن است! 




*الهه ی الهام

نام:
ایمیل:
* نظر:
جدیدترین اخبار
پربیننده ترین