کد خبر: ۱۸۸۴۸۷
تاریخ انتشار: ۰۳ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۹:۱۳
پس از اتفاقات تلخ و جانسوزي كه براي آتش نشان‌هاي غيور رخ داد، بايد قدري هم لنز دوربين صدا و سيما را به سمت پشت نوارهاي زرد ورود ممنوع چرخانيد تا خانواده‌هاي اين عزيزان را دريابيم.
به گزارش ملیت به نقل از روزنامه آفرینش،خانواده‌هايي كه سرپرست، پدر، همسر و فرزندان خود را در زير آوارهاي پلاسكو از دست دادند. شايد هم اكنون كه حرارت فاجعه داغ است و هريك از نهادها و مسئولان به گزارش و سركشي در محل حادثه اقدام مي‌كنند، متوجه عمق و تبعات حادثه اخير نباشيم. ابراز همدردي‌ا و واكنش هاي عمومي به اين حادثه درمقطع فعلي كمي تسكين دل بازماندگان خواهد بود، اما چند روز يا ماه ديگر اين خانواده‌هاي داغ ديده با انبوه مشكلات ناشي از فقدان عزيزانشان مواجه خواهند شد.

بي تعارف بايد اقرار كرد كه آتش نشانان و ساير گروه‌هاي امدادي همچون مردم عادي و اقشار ضعيف جامعه زندگي مي‌كنند و حقوق ماهيانه آنها همچون يك كارگر ساده يا يك كارمند جز مي‌باشد. حال اين خانواده‌ها با نبود پدر يا همسري كه تا پيش از اين نان آور خانواده بوده و با مايه گذاشتن از جانش زندگي را مديريت مي‌نموده، چه وضعيتي خواهند داشت؟ آيا تمام مسئولاني كه درحال حاضر خود را درصحنه نشان مي‌دهند، تا چند وقت ديگر كه همه چي از ياد مردم مي‌رود بازهم در صحنه خواهند بود تا بازماندگان را ياري كنند.

از سوي ديگرطي چند روز گذشته به سبب رفت وآمد در محل حادثه با خيل كثيري ازكسبه و كاركنان ساختمان پلاسكو مواجه بودم كه به سبب ممنوعيت ورود به منطقه عملياتي در خيابان‌هاي مجاور تجمع داشتند. هوا اگرچه سرد و باراني بود، اما چهره افرادي كه درگوشه پياده روها كز كرده بودند بسيار سردتر و بي روح بود. بيچاره شدن به معناي واقعي در چشمان و رنگ و روي زرد هريك مشخص بود و از نداشتن راه چاره‌اي براي ادامه زندگي در بهت و حيرت به سر مي‌بردند. شايد هريك از آنها به اين فكر مي‌كردند كه روزگار چه با آنها خواهد كرد.

پلاسكو فقط يك ساختمان نبود، بلكه محلي براي زندگي ده‌ها هزار نفر بود كه از طريق آن كسب روزي مي‌كردند. 560 واحد تجاري از بين رفته است و سه هزار نفر شاغل در اين ساختمان ديگر كاري براي امرارمعاش ندارند. مشخص نيست كه آيا سرمايه‌اي براي آغاز مجدد فعاليت تجاري دارند و يا تمام دارايي آنها دود شد و به هوا رفت. اين‌ها آتش نشان نيستند كه مورد تقدير و حمايت احتمالي قرار گيرند، اما انسان هستند! هريك از اين افراد همچون آتش نشان‌ها نقش پدري و همسري را درخانواده ايفا مي‌كنند و از همين امروز مشخص نيست چه بر سر سفره نان آنها خواهد آمد. كسي به آنها نمي‌گويد از كجا مي‌آوريد تا بخوريد و ادامه زندگي دهيد.

مديريت بحران فقط آوار برداري و خاموش کردن آتش نيست. بحران خانواده هايي که زندگيشان به اين ساختمان گره خورده بود درست از روز حادثه آغاز شده است و هر روز آتش زير خاكستر آنها شعله ور خواهد شد. آيا به فكر مديريت بحران آنها هستيم؟! دقيقاً با مراسم چهلم شهدا و قربانيان پلاسكو، مردم بار ديگر به خيابان‌ها خواهند آمد تا خريد عيد خود را شروع كنند، اما واقعاً دراين ايام بازماندگان حادثه پلاسكو نيز تواني براي ادامه زندگي خواهند داشت و يا آرزو مي‌كنند تا خودشان به جاي اموالشان زير آور مي‌رفتند! چرا كه ترسيده‌اند و مضطرب از فراموش شدن هستند . 

هرآنچه از ضعف‌ها و بي مديريتي‌هاي مديريت بحران در قبل و هنگام وقوع اين حادثه بگوييم، بي فايده است چرا كه سال‌هاست درمورد ضعف‌ها و توان پايين نيروهاي امدادي درهنگام حوادث شهري مطالب مختلفي بيان شده است، و اميدواريم حادثه پلاسكو درس عبرتي آموزنده براي مسئولان كشور باشد. اما مديريت پس از بحران در وضعيت فعلي بسيار ضروري و حياتي است.

قياس كردن قيمت از دست دادن جان با ادامه زندگي و حيات شايد درست نباشد. اما واقعيت اين است كه زنده‌هاي بازمانده از حادثه پلاسكو در عذابي سخت قرار گرفته اند كه هر روز آوار پلاسكو بر سرشان خراب مي‌شود.

بايد زندگي بازماندگان اعم از خانواده جان باختگان و خانواده كسبه ساختمان پلاسكو مديريت بحران شود و برنامه ريزي مناسبي براي سامان بخشيدن به اوضاع آنها صورت گيرد. همانطور كه براي بي‌خانمان‌هاي حوادث طبيعي اعتبارات مالي درنظر گرفته مي‌شود، بايد براي مال باختگاني كه زندگي خود را از دست داده‌اند نيز چاره‌اي انديشيد.

بارديگر بايد تاكيد كرد كه پلاسكو فقط يكي از ده‌ها ساختمان فرسوده تجاري است كه تهران را غافلگير كرد. واي به حال ما اگر روزي زلزله‌اي سراغ شهرما بيايد. حتي تصورش هم سخت است كه چطور مي‌توان شرايط را مديريت بحران نمود. پس بهتر است مديريت بحران را به مديريت قبل از بحران مبدل كنيم و ضمن پيشگيري از وقوع چنين حوادثي ، آمادگي لازم را براي مواجهه با خطرات احتمالي فراهم سازيم.
نام:
ایمیل:
* نظر:
جدیدترین اخبار
پربیننده ترین