کد خبر: ۱۴۸۷۶۱
تاریخ انتشار: ۱۷ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۵:۵۷
تند تند قدم برمیداشت. با لبخندی گوشه لب، فارغ ازسنگینی نگاه مردم، گلی بودغریبه با خار‌ها 

صبح زود از خواب بیدار شد. از شوق، شب گذشته درست و حسابی نخوابیده بود. صدبار تا صبح برنامه فردا رو تو ذهنش مرور کرده بود. دل تو دلش نبود که صبح زود‌تر برسه. 

همین که صدای اذان مسجد محلو شنید پاشد نمازشو خوند. خیلی شمرده‌تر از همیشه. چیزی که زیاد داشت وقت بود. پس انتظار کشید، کم کم صبرش رو به اتمام بود، زد بیرون، پیش به سمت بازار. 

وارد مغازه فروش لوازم ورزشی شد. همه پولاشو یک بار دیگه شمارش کرد گذاشت رو پیشخون مغازه و با انگشتش توپ فوتبالی رو که یک سال تقریبا هر روزبا حسرت از جلوش رد می‌شد نشون صاحب مغازه داد. 

اون دیگه مالک همه آرزوهاش بود.

زندگی در گذشته راحت‌تر بود. شاید آرزوهای ما کوچکترو جمع و جور‌تر بود. در کل آدم‌ها قانع‌تر بودن. 

زیاد نگذشت، راضی کردن آدم‌ها کمی سخت‌تر شد. به کم قانع نبودن. زیاد می‌خواستن. 

حال جایی رسیدیم که دیگر نمی‌توانیم خواسته‌های خود و اطرافیان را اجابت کنیم. 

همه چیز سخت شد. چنان خواسته‌های سختی در ذهن خود ترسیم کردیم که خود به تنهایی نمی‌توانیم به آن‌ها دست یابیم و در اکثر مواقع کمک دیگران نیزتاثیری در رسیدن به آن نخواهد داشت. البته اگر کمکی باشد. 

اینگونه می‌شود که تنهایی را ترجیح می‌دهیم. 

اینگونه است که ترجیح می‌دهیم از تمام روزهای عمررا درگیر رسیدن به خواسته خود باشیم و تا کسی لفظ کمک خواستن از مارا بیاید بگوییم که خود درگیر خواسته‌های خود هستیم. تو نیز برو به فکر خود باش. 

به تازگی لفظ بی‌غیرت برای نسل جدید زیاد بکار برده می‌شود. 

نمی‌خواهم این مطلب تشریح نمایم که معنی و مفهوم بی‌غیرت از کجا ریشه می‌گیرد و چه مفهومی دارد. تفسیراین جملات بر عهده خواننده این مطلب و هر تفسیری که از آن دارد. 

بحث بر سر دلیل انتصاب آن به نسل جوان جامعه می‌باشد. با این دلایل که نسل جوان از نظر ظاهری و رفتار اجتماعی آن طور که موردقبول جامعه و قوانین کشور و دولت می‌باشد عمل نمی‌کند. 

سوال پیش می‌آید، چرا کسی نهادهای مسئول را مورد بازخواست قرار نمی‌دهد و همیشه مردم جامعه علی الخصوص قشر جوان محکوم هستند و بی‌غیرت!؟ 

چرا برای تسهیل ازدواج جوانان که معضل بزرگ جامعه نیمه جوان رو پیر شدن ما است هیچ گونه اقدامی نمی‌شود!؟ با ذکر این نکته که در ۱۰ سال اخیر تنها تسهیلات در این امر: ۱ میلیون تومان وام تبدیل شده به ۳ میلیون تومان!

البته همیشه مشکل از سمت دولت نبوده. ولی می‌شد گونه‌ای برنامه ریزی فرهنگی کرد که این مشکلات پیش نیاید. ازدواج سخت شده چون خواسته‌های دو طرف بسیار اوج گرفته. 

تن به هر کاری دادن سخت شده، چون بعداز ۲۸ سال عمر که خرج تحصیل وسربازی رفتن شد، نمی‌توان برای تن دادن به هر کاری خود را توجیه کرد. یا شایدم برای بسیاری از کار‌ها دیگر خیلی پیر شده‌ایم... 

حال که هر چه نظر می‌کنیم دلایل تغییر رفتار نسل جوان بسیار روشن و واضح می‌بینم، ولی قدم برنداشتن مردان دولت در رفع آن را درک نمی‌کنم. 

 و چند سوال: 
۱-    آیا در ندیده گرفتن مشکلات جوانان و انداختن توپ در زمین آن‌ها عمدی در کار است؟ 

۲-    آیا با رفع مشکلات جوانان و سطح غیرت آن‌ها مشکلات اقتصادی کشور حل می‌شود یا با حل مشکلات اقتصادی کشور مشکلات جوانان حل می‌شود؟ 

مانده‌ایم وسط در وسط. نسلی بین مدرنیته و سنت، نسلی بین چپ و راست 

در انتظار یک تحول بزرگ. 

این مطلب جای زیادی برای تفسیر کردن دارد ولی به دلیل از حوصله خارج شدن خوانندگان مطلب و دولت مردان محترم  
ختم کلام.


فرارو
نام:
ایمیل:
* نظر:
جدیدترین اخبار
پربیننده ترین