کد خبر: ۱۲۵۱۳۳
تاریخ انتشار: ۱۸ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۹:۴۵
شنبه
از وقتی که بحث تفکیک جنسیتی در تلویزیون جدی تر شده و باید مجریان و مهمانان برنامه هم جنس باشند، چیزهایی در تلویزیون می بینیم که نمی دانیم بخندیم یا سرمان را به صفحه تلویزیون بکوبیم.

یکی از شبکه ها قبل از افطار برنامه آشپزی داشت و آقای مجری در کنار آقای آشپز روش پخت شله زرد را آموزش می دادند. آقای آشپز مراحل پخت را توضیح می داد و آقای مجری هم ذوق می زد. آشپز: «آقایان داخل خانه توجه کنند که اول برنج ها را می ریزیم...» مجری: «کی باید زعفران را بریزیم؟» نکته جالب تر اینکه چون پخش برنامه در ماه رمضان بود، دل شان نیامده بود خوراکی نشان دهند (یا نگران حوادث غیرمترقبه در حینش بودند!) و به صورت پانتومیم برنامه اجرا می کردند، بدون مواد غذایی و فقط با ظروف تبلیغاتی اسپانسر! آشپز مراحل پخت را تعریف می کرد و بیننده ها باید تصور می کردند در حال دیدن مراحل پخت شله زرد هستند!

یکشنبه
قدیما منتظر می ماندیم تا تبلیغات قبل از برنامه های معروف را ببینیم و کیف کنیم. بعد مد شد که وسط برنامه ها هم تبلیغ پخش کنند و مجبور بودیم تحمل شان کنیم. بعد کم کم تبلیغات به درونِ خود برنامه ها دخول کردند، طوری که دیگر حال مان از دیدن شان به هم می خورد. حالا که اصلا برنامه ای بدون اسپانسر تولید نمی شود و همه هم عادت کرده ایم حتی در اخبار شبانگاهی هم تبلیغ آلبوم موسیقی ببینیم.

«کُل برنامه های تلویزیون، کُنتراتی چند؟»

دوشنبه
اینستاگرام به دلیل علاقه شدید هموطنان به عکاسی (از سلفی با لب غنچه و انگشتی که در تصادف قطع شده گرفته تا... عکس گربه و جوک تصویری) روز به روز به کاربرانش اضافه می شود. خوبی این شبکه این است که آدم معروف ها هم مثل ما معمولی ها طرفدارش هستند ولی چون هر چیزی که نظرم مردم را جلب کند، نظر مسئولان را هم جلب می کند، خبر رسیده که صدا و سیما اعلام کرده اگر هنرمندان عکس های مورددار در این شبکه بگذارند، دیگر با آنها کار نمی کند.
حیف شد، اگر مثل سازمان انتقال خون که از اهداکنندگان خواسته هنگام خون دادن عکس سلفی بگیرند و منتشر کنند تا باعث ترویج این فرهنگ شوند، صدا و سیما هم هنرمندانش را تشویق به انتشار عکس های جذاب و خصوصی شان در اینستاگرام می کرد، حتما روی اقبال مردم به تلویزیون تاثیر زیادی می گذاشت!

سه شنبه
گویا یک کتاب آشپزی ایرانی از بین ۲۶ هزار کتاب دیگر در مسابقات جهانی توانسته رتبه برترین کتاب آشپزی را از لحاظ طعم و ذائقه از آن خود کند. گفته می شود در این کتاب دویست دستور پخت هست که مشتاقم بدانم این دویست تا متنوع است یا با کم و زیاد کردن آویشن و روغن زیتون به قرمه سبزی و سالاد الویه، شده دویست تا؟

به هر حال ضمن تبریک به گردآورنده این کتاب، جای امیدواری است چاپ اینچنین کتاب هایی اثر مثبتی روی بالا رفتن سرانه مطالعه در کشور داشته باشد، در کنار کتاب هایی مانند «فالگیری بنگلادشی»، «پس ناله های یک عاشق دل خسته» و «چگونه قسط های عقب افتاده خود را بدهیم؟»

چهارشنبه
مسئله پیدا کردن خواننده برای قسمت دوم فیلم «سنتوری» هم داستان جالبی شده. آقای مهرجویی می گوید: «محسن چاووشی قیمت بالایی را گفته و چون من او را معروف کردم، این کارش حرفه ای نیست و اصلا نمی خواهم برایم بخواند.»

محسن چاوشی هم می گوید: «اگر من روی سنتوری نخوانده بودم این فیلم نمی گرفت و ایشان هم بعد از آن فیلم دیگر خبری ازم نگرفته است.»

چون ما هم سنتوری را دوست داریم و هم چاوشی را و می خواهیم دوباره این دو با هم آشتی کنند و همکار شوند، پیشنهاد می دهیم محسن جان هم از رادان جان یاد بگیرد و نامه ای خطاب به بزرگان بنویسد و بعد با خیال راحت روی فیلم بخواند و همان دستمزد مد نظرش را هم بگیرد، راحت و آسوده!

پنج شنبه
حتما مسابقه «ثانیه ها» یا کلیپ گلچینش را دیده اید. قصد نداریم چیزی در این باره بگوییم، چون گفتنی های بانمک را دوستان در این مدت گفته اند؛ تنها موردی که درباره این مسابقه به ذهنم می رسد و اعصابم را خرد می کند، این است که آدمِ طنازی مثل آقای داریوش کاردان، چطور می تواند در این مسابقه خودش را کنترل کند و نه تنها از کوره در نرود بلکه متلک و تکه و کنایه ای هم نثار نوابغ شرکت کننده نکند؟

خوش به حالش، کاش من هم می توانستم اینقدر به اعصابم تسلط داشته باشم. البته بعید نیست عکس العمل های ایشان به دلیل خشونت و غیرقابل پخش بودن حذف شده باشند، نه؟!

شش شنبه
جای خوشحالی دارد که در زمینه سانسور هر روز قله های رفیعی را فتح می کند، مثل سانسور چهره بازیگر سریال ایرانی مناسبتی ماه رمضان! برای سانسور مسابقه های ورزشی که در هر مسابقه یک دسته گل جدید رو می کند، گویا در فوتبال ساحلی ایران و اسپانیا، وقتی اسپانیا دروازه تیم ایران را باز می کند، مسئولان تلویزیون صلاح می دانند شادی پس از گل بازیکنان اسپانیایی را سانسور کنند.

تا اینجایش که طبیعی است، موضوع وقتی جالب می شود که به جای تکرار صحنه های قبلی، صحنه هایی از بازی آرژانتین و نیجریه پخش شده است! نمی دانیم چه اصرار است که اینها را زنده پخش کنند؟ یا بگذارند بازی تمام شود و سر فرصت خوب بازبینی و گلچین و تدوین کنند، بعد گزیده اش را پخش کنند یا اگر می خواهند مسابقه ها را زنده گزارش کنند، مثل رادیو گزارشگر بنشیند و بازی را تعریف کند و تصویر گزارشگر و آقای محسن حاجیلو و برادران حسینی را نشان دهند یا اصلا روی صدای شان همزمان آگهی حامی مالی برنامه را پخش کنند!





مجله خط خطی
نام:
ایمیل:
* نظر: