کد خبر: ۱۰۷۷۱۶
تاریخ انتشار: ۰۲ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۵:۴۴
امروز همسایه‌مان متعجب بود. آن قدر تعجب کرده بود که ابروهایش بالا رفته بود و پایین نمی‌آمد. می‌گفت: صبح رفتم درمانگاه بلکه چیزی بدهند ابروهایم برگردد سرجایش. گفتم: چه شد که این طوری شد؟ گفت: دکتر می‌گوید عصبی است. گفتم: چرا عصبی شدید؟ گفت: باورتان می‌شود زنم بعد از 40 سال زندگی به من خیانت کند؟ گفتم: خیانت؟!!!!! گفت: از خیانت بدتر، باورت می‌شود زنم علیهم بولتن‌سازی کرده باشد؟ گفتم: بولتن‌سازی؟ یعنی مجله چاپ کرده است؟ گفت: مجله که نه اما دیشب فهمیدم که یک گروه توی وایبر درست کرده است علیه من چیز می‌نویسد. گفتم: گروه وایبری که خیانت نیست. گفت: وقتی زنت تمام اسرار زندگی‌ات را بگذارد کف دست خواهرهایت، خیانت نیست؟ دیشب دیدم یک گروه درست کرده است به نام شووور نخاله. یعنی من. بعد خواهرهایم را تویش اضافه کرده است و از صبح تا شب درباره من کذب می‌گویند و بولتن‌سازی می‌کنند و در گروه‌های دیگر فامیل منتشر می‌کنند. دیشب باجناقم پیام داده حداقل به من بگو فازت چیه! فکر کن. اول نفهمیدم منظورش چیست. بعدا فهمیدم منظور این است که چه موادی مصرف می‌کنم. رد شایعه را گرفتم و رسیدم به این گروه. یعنی زن بنده چون حس کرده است من مدتی است بی‌حالم و زیاد چرت می‌زنم، فکر کرده لابد معتادم و من را به اعتیاد متهم کرده و بعد خواهر کوچکم که بیست سال است سر ارث مرحوم پدرم از من عصبانی است، برداشته همه جا پخش کرده که من معتادم. باور می‌کنی؟ باور می‌کنی؟ می‌بینی چطور همه ذاتا بولتن‌سازند؟

گفتم: می‌دانم. گفت: می‌دانی؟ یعنی همسر تو هم؟ گفتم: نه اما این روزها بولتن‌سازی حسابی توی بورس است. گفت: می‌دانم این کارها را از یک جایی یاد گرفته‌اند، توی این شبکه‌های اجتماعی چیز خوب یاد آدم نمی‌دهند. راستی این بولتن‌سازی که گفتی کجاها توی بورس است؟ گفتم: ولش کن. گفت: نه جان من بگو. گفتم گوشت را بیار. آرام در گوشش گفتم. گفت: نه، جدی؟ گفتم: بله. گفت: پس من شانس آورده‌ام که فقط گفته‌اند معتادم. گفتم: بله. خیلی شانس آورده‌اید.

باقی بقای‌تان



رضا ساکی/ایسنا

نام:
ایمیل:
* نظر: