کد خبر: ۱۰۰۶۲۵
تاریخ انتشار: ۲۵ آذر ۱۳۹۳ - ۱۳:۲۴
شايد ذکر اين نکته ضروري باشد که شيوع بي اخلاقي در فوتبال ايراني، تنها محدود به اين موارد و بازه زماني اخير نبوده و چنين نمونه هايي را مي توان در دوره هاي مختلف زماني در ميان قشر ورزشکار کشورمان به وضوح مشاهده کرد.
به گزارش ملیت به نقل از روزنامه ایران، هياهوهاي فوتبال ايران نقطه پاياني ندارد و هميشه سرخط است و آماده سطر به سطر شدن و عجيب اينکه همه ادعا دارند فوتبالي پاک داريم.

تازه ترين جنجال عدم تاييد صلاحيت سرمربي مشهور کروات تبار براي نشستن روي نيمکت تيم ملي اميد فوتبال توسط مقامات وزارت ورزش و جوانان بحث داغ اين روزهاي رسانه ها است.

اين مساله اگرچه در رسانه هاي کشورمان اطلاع رساني و پيگيري شده و بعد از اين نيز پيگيري ها ادامه خواهد داشت اما واکاوي اين موضوع به طور کامل نيازمند گام برداشتن به آن سوي خط قرمز ها است و واکاوي دقيق آن حاصل نخواهد شد مگر آنکه خط قرمز ها کمي پسروي کنند تا بتوان از آنچه نوشت که نمي توان!

اما نکته قابل توجه در اين ماجرا آنجا است که اين سرمربي مشهور سال ها در فوتبال کشورمان مشغول فعاليت بود و نه ما و همکارانمان از عدم صلاحيت او نوشتيم و نه مديران باشگاه ها و مسئولان فدراسيون سخني از اين «عدم صلاحيت» به ميان آوردند و اگر دقت نظر مقامات وزارت ورزش و جوانان در اين ماجرا نبود، هيچ گاه پرونده اي اينچنيني براي گفتن از ناگفته ها باز نمي شد.گذاشتن فرض بر ناآگاهي مديران و مسئولان فوتبال ايران از ورود اين مربي خارجي به حيطه «منشوري ها» نيز فرض نادرستي است چرا که او سال ها پيشتر و زماني که در ليگ اسلواکي مشغول فعاليت بود به اين موضوع متهم شده بود و منابع کروات نيز صحت آن را تاييد کرده بودند.

اما توجه به اين موضوع که چرا بي تفاوتي به چنين خط قرمزهايي در فوتبال ما آنچنان رواج يافته است که با وجود آگاهي از درجه بالاي منشوري بودن وي به او تا آستانه نشستن روي نيمکت تيم المپيک نيز بها داده و دقت نظر وزارت ورزشي ها مانع از تحقق آن مي شود، مبحثي است که جاي تامل بسيار دارد.

فوتباليست هاي شيشه اي؛ شيشه اي هاي فوتباليست
از ماجراي پرحاشيه کارت هاي معافيت جعلي بازيکنان حتي ملي پوش که بگذريم يکي از اخباري که همين روزهاي اخير دهان به دهان چرخيد و غالب اهالي ورزش و فعالان رسانه اي را در بهت فرو برد خبر اعتياد يک دروازه بان ليگ برتري به «شيشه» بود. اين ورزشکار که سابقه پوشيدن پيراهن تيم ملي را نيز دارد چندي پيش به دليل استفاده از ماده توهم زاي شيشه با پليس تماس گرفت و مدعي شد خانه اش مورد دستبرد قرار گرفته است. حضور ماموران پليس در خانه اين فوتباليست بجز کشف چند ماده مخدر حاصل ديگري به همراه نداشت.

کام هاي ناتمام الگوهاي اخلاقي به قليان و سيگار
ماجراي علاقه ورزشکاران شناخته شده اين ورزش پرطرفدار، قصه درازي دارد و گذر تيتروار بر آشکار شده هاي اين داستان ناتمام نيز مجالي مفصل مي خواهد؛ از صورتحساب ۵/۱ ميليون توماني هتل براي قليان کشي هاي گروهي بازيکنان جوان و حضور مستمر فوتباليست ها در کافه هاي فرحزاد گرفته تا قهوه خانه هاي خصوصي آدم معروف ها و ورود پنهاني قليان به اتاق هاي هتل!

درگيري هاي شبانه اسطوره ها
گاه و بيگاه اخباري از درگيري فوتباليست هاي شناخته شده کشورمان در مناطق شمالي پايتخت و ساعات نيمه شب منتشر مي شود. اسطوره هايي که به تناسب شغل و حرفه شان بايد پيش از ساعت ۹ شب بخوابند، در مواردي شب پيش از بازي هاي حساس و سرنوشت ساز تيمشان به خيابان ها پا مي گذارند و معلوم نيست آنها را چه مي شود که در آن ساعات خاص علاقه شان به دعوا و درگيري هم افزايش پيدا مي کند.
هفته گذشته بود که آخرين نمونه از سريال هاي اين دعواهاي شبانه در خيابان ايران زمين تهران به وقوع پيوست و مهاجم سرشناس تيم پرطرفدار لحظاتي پيش از دستگيري توسط ماموران پليس و توسط يکي از دوستانش که حال مساعدتري نسبت به او داشت، سوار بر خودرو شد و از صحنه درگيري فرار کرد.

سريال ناتمام بي اخلاقي در فوتبال ايراني
شايد ذکر اين نکته ضروري باشد که شيوع بي اخلاقي در فوتبال ايراني، تنها محدود به اين موارد و بازه زماني اخير نبوده و چنين نمونه هايي را مي توان در دوره هاي مختلف زماني در ميان قشر ورزشکار کشورمان به وضوح مشاهده کرد.

نقطه پايان کجاست؟!

اما پرسش بزرگ در اين ماجرا شايد اين باشد که اين رفتارهاي ضداخلاقي چه زمان به ايستگاه پاياني مي رسد و فوتبال ايران چه موقع به مسير صحيح پيشرفت هدايت خواهد شد؟

براستي راه خروج از اين باتلاق بي رحم چيست؟ و براي گذر از بحراني که فوتبال فارسي به آن گرفتار شده است، چه بايد کرد؟

«هوشنگ نصيرزاده» کارشناس حقوقي فوتبال مسئوليت مقابله با موارد اينچنيني را متوجه مديران باشگاه ها مي داند و مي گويد: از لحاظ حقوقي، فدراسيون فوتبال در اين زمينه نقش چنداني به عهده ندارد. در زماني که بحث احوالات شخصي به ميان مي آيد، اين باشگاه ها هستند که بايد پا به ميدان زدودن اين ناپاکي ها بگذارند.
فدراسيون فوتبال از لحاظ قانوني و طبق آنچه فدراسيون جهاني –فيفا- به او تکليف کرده موظف به ورود در مواردي همچون تباني، زد و بند و نفوذ غيرقانوني در نتايج مسابقات است و آنچه به احوالات شخصي مربوط مي شود، طبق قانون در حوزه وظايف فدراسيون نيست. اين قبيل موارد بايد از سوي باشگاه ها پيگيري و رفع شوند.
اين کارشناس حقوقي در پاسخ به سوال خبرنگار شوک در اين باره که فدراسيون فوتبال در سال هاي اخير در موارد متعدد شخصي همچون نوع پوشش، آرايش موي سر، خالکوبي و غيره ورود پيدا کرده و بازيکنان را با جرايمي مواجه کرده است و چگونه نمي تواند در نمونه هاي ديگر اينچنيني وارد عمل شود، گفت: فدراسيون در مواردي که افکار عمومي آن را مي بيند، ورود پيدا مي کند و اين نمونه هايي که شما ذکر کرديد از همان موارد است!

سوال بزرگ فوتبال ايران بي پاسخ مي ماند، مسئول مبارزه با اين فساد کيست؟ باشگاه ها، فدراسيون يا وزارت ورزش! سوالي که رسيدن به پاسخ آن شايد آغاز روزهاي پاکي فوتبال فارسي باشد.
نام:
ایمیل:
* نظر:
جدیدترین اخبار
پربیننده ترین